چرا نمیتوان از رابطه عاطفی قبلی خود به سادگی عبور کرد؟!
پایان یک رابطه عاطفی میتواند همچون صحنهی پایانی نمایشی باشد که با لحظاتی احساسی و دراماهای غم انگیز همراه است. اما گاهی هنگامی که پرده پایانی نمایان شده و رابطه عاطفی به پایان میرسد، نوبت به ظهور ستارهی نمایش است. ستاره این نمایش کسی نیست جز پارتنر سابقتان. در این لحظه است که احساس میکنید به طرزی وسواس گونه به این ستاره خیره شده و خواهان بازگشت به رابطه با او هستید.
فراموش کردن رابطه سابقتان به گردابی شنی تبدیل شده که هرچه تقلا میکنید راه گریزی از آن نمییابید. به خصوص اگر شما فرد تصمیم گیرنده برای این جدایی نبوده باشید. گاهی غلبه بر احساساتی که در مواجه با جدایی تجربه میکنید، چنان دردآور و طاقت فرساست که میتوان آن را برابر با حس عذاب آور اعتیاد دانست. در چنین موقعیتی حس و حالی مشابه با فرد دچار اعتیاد را تجربه میکنید و نیاز به بازگشت پارتنر سابقتان برای تسکین این درد دارید.
اما این احساسات از کجا میآیند؟ و چرا فراموشی رابطه سابق خود، تا این حد مشکل است؟
بیایید نگاهی نزدیک و ریزبینانهتر به این موضوع که چرا فکر میکنید نمیتوانید پارتنر سابقتان را فراموش کنید داشته باشیم.
دلایلی که ما را دچار تردید در جدایی میکند.
اگر پس از پایان رابطه، خود را با چشمانی اشک آلود، درحال تماشای عکسهای قدیمی و مرور چندین باره پیامهای قبلیتان یافتید، تعجب نکنید. شما اتفاقی غیرعادی و غیرمعمول را تجربه نمیکنید. باوجود اینکه در رابطه پیشین خود، دوران تلخی را تجربه کرده و یا فرد تمام کننده رابطه شما بودهاید، باز هم ممکن است صدای درونیتان به شما هشدار دهد. در این زمان است که با خود فکر میکنید، نکند در مسیری اشتباه قرار گرفتهام و باید به دنبال راهی برای بازگشت به رابطه باشم!
در ادامه برسی میکنیم که احساس دلبستگی به شریک عاطفی سابق و تردید در جدایی میتواند نشان از عوامل فیزیولوژیکی و روانشناسی بسیاری داشته باشد.
عوامل بیوشیمیایی
مرحله آغازین رابطه، جایی است که احساسات دو طرف، همچون صحنهی یک نمایش عاشقانه بوده و با فوران هیجان همراه است. اما پشت پردهی این احساسات خوشایند و عاشقانه از فعل و انفعالات شیمیایی بدن سرچشمه میگیرد.
دوپامین مادهای شیمیایی است که از آن به عنوان انتقال دهنده عصبی لذت نیز یاد میشود. این ماده در واکنش به تجربیات خوشایند (از طعم خوش غذای مورد علاقتان گرفته تا زمانی که در کنار پارتنرتان میگذرانید) ترشح شده و احساس رضایت، انگیزه و خشنودی را با خود به همراه دارد.
ترشح دوپامین در مراحل ابتدایی آشنایی در بدن افزایش میابد. افزایش این مقدار میتواند وابستگی عاطفی فرد را که ناشی از میزان سروتونین ازاد شده است افزایش داده و به ظاهر عشقی آتشین در او ایجاد کند.
علاوه بر دوپامین، با ایجاد صمیمیت، هورمون اکسی توسین که هورمون عشق نیز نامیده میشود؛ ازاد میشود. با ترشح اکسیتوسین، حسی خوشایند را تجربه میکنید. تجربه آغوشی گرم. همانقدر عمیق، احساسی و پیوند دهنده.
این فعل و انفعالات شیمیایی، تاحدودی میتواند حس عمیق دلبستگی و تمایل به دیگری را توضیح دهد. محققین در مطالعات خود دریافتند، اگر به افراد، عکس کسی که دوستشان دارد نشان داده شود، فعالیت قسمت هایی از مغز به شدت افزایش میابد. جالب است بدانید، قسمتهای فعال شده در زمان دریافت پاداش نیز فعال میشود. بنابراین از این قسمت میتوان به عنوان سیستم پاداش مغز یاد شود. همان سیستمی که توسط مواد مخدر و اعتیاد آور نیز فعال میشود. پس طبیعی است زمانی که شریک عاطفی شما از زندگیتان خارج میشود، فعالیت سیستم پاداش مغز کاهش یافته و از ارضا کردن نیازهای خود ناتوان باشد. در این صورت زمانی که رابطه عاطفیتان به پایان میرسد، فقدان پاسخ سیستم پاداش میتواند حس ترک مصرف مواد مخدر را در شما ایجاد کند.
احساس طرد شدن
تمام شدن راطه عاطفی میتواند با احساس طرد شدگی همراه باشد. پایان رابطه ما را به طور ناگهانی با طوفانی از احساسات مواجه میکند. غم، خشم و حتی احساس ناکافی بودن. این حس طردشدگی اغلب ریشه در از دست دادن عشق، ارتباط و پذیرشی که سابقا از سوی شریک عاطفیتان صورت میگرفت، دارد.
اگر بخواهیم از ابعاد بیولوژیکی برسی کنیم، واکنش مغز به طرد شدن با واکنش آن نسبت به درد فیزیکی مشابه است. این واکنش عصبی میتواند احساس طرد شدگی را تقویت کرده و عزت نفس و حس ارزشمندی افراد را جریحه دار کند. پارتنر سابق شما در چنین شرایطی تنها کسی است که میتواند این احساسات ناخوشایند را بهبود دهد. بنابراین فکرهای وسواس گونه درباره چیزی که از دست داده اید طبیعی خواهد بود.
احساس تعلق نداشتن و عدم اطمینان
قطعا هر رابطه ای بالا و پایین دارد. اما اینکه بعد از جدایی بخواهید به گذشته نگاه کنید و به یاد خاطرات خوش رابطه افتاده و حسرت بخورید پیش می اید. بنابراین احساس از دست دادن چیزهای خوب و مثبت رابطه میتواند در شما حسی را بوجود بیاورد که چیز خیلی خاصی را از دست داده اید. ان احساسات، حاطرات و تجربیات مثبت که با پارتنر سابقتان ساخته اید میتواند جدایی و پایان رابطه را برای شما سخت کند.
پایان یک رابطه میتواند با احساس شدید عدک قطعیت و اطمینان همراه باشد. ناگهان آینده پیش روی شما مه گرفته و نامعلوم میشود و به این فکر میکنید که نکند مسیر اشتباهی را در زندگی خود پیش گرفتهاید. ممکن است درباره علت پایان یافتن رابطهتان گیج شده یا اینکه در مسیر پیش رو به کجا میروید مطمئن نبوده یا سردرگم شوید. به طور ویژه روابط جدی که در آن آینده و برنامههای جدی برای آن با پارتنرتان تصور کرده بودید. وقتی که آن فرد رابطه را ترک میکند با این حقیقت مواجه میشوید که دوباره نیاز است برنامه ای جدید برای خود ایجاد کرده و در برنامههای قبلی خود تجدید نظر داشته باشید.
شروعی برای یک پایان
این عوامل همگی میتواند برای شما باری مضاعف بر دوشتان بوده و مواجه شما با این واقعیت را مشکل سازد. با وجود اینکه آگاهی به این عوامل میتواند شما را برای قدم نهادن در مسیر ناخوشایند و عذاب آور جدایی آماده کند، بهتر است برای ادامه این مسیر از یک متخصص و روانشناس کمک گرفته و آن را با اطمینان خاطر بیشتری طی کنید.
علاوه بر آن پیشنهاد روانمتر به شما این است که با استفاده از آزمونهای روانشناسی از جمله آزمون “رضایت زناشویی” و “صمیمیت در زندگی” به واقعیتی که در رابطه شما حکم فرما بوده آگاه شده و آن را به خود یاداوری کنید.
گاهی اوقات گذشته از یاداوری اتفاقات خوشایند در رابطه، یاداوری تعارضات و موقعیتهای ناخوشایند در رابطه نیز میتواند به شما در به پایان رساندن رابطه و قطعیت از عدم برگشت مجدد به آن کمک کند.
منبع: سایت psychologytoday
مترجم: مهدیه گنجی منش – کارشناس ارشد روانشناسی