Menu
در این مقاله می خواهیم برایتان درباره یکی از اختلالات جنسی صحبت کنیم، اختلال بیش فعالی جنسی (Hypersexual) یا شاید بتوانیم بگوییم اعتیاد به رابطه جنسی .
این اختلال باعث می شود تا افراد مبتلا به آن دائما تفکرات شان حول مسائل جنسی باشد. این افراد بر این باورند هر چیز مربوط به جنس مخالف محرک است و همه افراد را تحریک می کند نه فقط آن ها را ؛ اصلا نمی پذیرند که این موضوع فقط از نظر آن ها به این شکل است و این مسئله طبیعی و نرمال نیست بلکه در دسته اختلالات جنسی طبقه بندی می شود.
در بالا به واژه ی اعتیاد جنسی اشاره شده است، شاید همین اعتیاد وجه تمایز بین اختلال بیش فعالی جنسی با نیاز جنسی بالا برخی افراد باشد . زمانی از واژه ی اعتیاد استفاده می کنیم که فرد تصور می کند از لحاظ ذهنی در شرایطی قرار دارد که مجبور است یک رفتار تکراری را مدام انجام دهد و تصور می کند نمی تواند افکار و رفتار خودش را در رابطه با مسئله ای خاص کنترل کند در نتیجه یک فرد مبتلا به بیش فعالی جنسی ( اعتیاد جنسی ) مدام به فکر این است که من فقط باید به هر نحوی که شده نیاز جنسی خودم را ارضا کنم و این تنها راهی است که وجود دارد؛ این افراد در راستای این اختلال شان مشکلات زیادی در زمینه اجتماعی ، خانوادگی ، شغلی و مالی خواهند داشت اما هیچ یک از این مشکلات جلو دار آن ها نخواهد بود . ناگفته نماند که عده ای هم مخالف قرار دادن این اختلال در دسته اعتیاد ها هستند … اما به هر حال وقتی عملکرد روزمره فرد را مختل کند در دسته اختلالات قرار می گیرد. این افراد در زندگی شان نمی توانند صمیمت را تجربه کنند و نیاز به برانگیختگی جنسی جای صمیمت در روابطشان را می گیرد و به همین جهت روابط موفقی هم نخواهند داشت.
زمانی که بیش فعالی جنسی برای فردی تشخیص گذاری می شود یعنی این فرد بیشتر تایم روزش را با افکار مرتبط با مسائل جنسی می گذارند و فکر می کند این افکار قابل کنترل نیستند ، حتی این مسائل فقط در حد فکر باقی نمی ماند و این افراد مدام دست به خودارضایی زده و دائما تولیدات پورنوگرافیک یا هرزه انگارانه را دنبال می کنند و تلاش زیادی برای یافتن شریک جنسی جدید برای رابطه، سکس تلفنی یا و در قالب چت دارند.
افراد مبتلا به این نوع اعتیاد علائم مشخصی در رفتار و برخوردهایشان به چشم می خورد؛ مثلا این افراد روابط جنسی متعددی حتی با غریبه ها دارند، که البته اغلب بعد از رابطه دچار احساس گناه می شوند ، درگیری بیش از اندازه با مسائل جنسی عملکرد روزانه شان رو مختل می کند، این افراد مدام احساس ناتوانی در کنترل رفتار های جنسی شان دارند و مدام برای پنهان کردن رفتار های خود دروغ می گویند. این اختلال هم در زنان و هم در مردان به چشم می خورد اما نکته ای که حائز اهمیت است این است که با وجود یکی دو مورد از علائم فوق نمی توان به فردی برچسب بیش فعالی جنسی زد.
تشخیص این اختلال نیاز به بررسی ها جامع زیر نظر متخصص دارد و باید موارد ذکر شده به مدت مشخصی رخ دهد تا بتواند این تشخیص گذاری انجام گیرد. عده ای از پژوهشگران بر این باورند که برخی حالات عاطفی مثل افسردگی و اضطراب و یا مشکلات روابط افراد می تواند مسبب ابتلا ی وی به این اختلال باشد به این شکل که فرد برای فرار از این افسردگی و اضطراب برای تسکین موقت به مسائل جنسی روی بیاورد. برای درمان افراد مبتلا به این اختلال اگر اضطراب شان مدیریت شود ، روابط شان بازسازی و ترمیم شود ، محرک های رفتار جنسی شان شناسایی شود و در نهایت رفتارهایی که کمتر مخرب باشند جایگزین شود بهبود قابل توجهی در احوال شان دیده می شود.
در آخر
خیلی از افراد به جهت شرایط عرفی جامعه و خجالت از خیلی از قضاوت ها و … معمولا به دنبال مشکلات و اختلالات جنسی نمی روند و با سرکوب مشکلات شان صورت مسئله ها را پاک می کنند در صورتی که بالا بردن سطح آگاهی نسبت به این مسائل و مراجعه به متخصص در مواقع الزام کمک قابل توجهی به افراد در جهت بهبود شرایط و بهزیستی شان خواهد کرد.
دنیا نهضت_ کارشناس ارشد روان شناسی
